بازنشستگان دارای اطلاعات وتجارب شغلی ارزشمندی هستند ، لازم است ترتیبی اتخاذ گردد تا جامعه خصوصا جوان ترها به نحوی ازان بهره مند گردند ؛ دراین راستا خبرنامه "اشارت " درنظردارد هرشماره بایکی از بازنشستگان فرهیخته و اثرگذارکه دردوران خدمت و پس ازان ، خدمات ارزنده ای را به جامعه ارائه داده اند ، گفت وگوداشته باشد ، دراین شماره با جناب اقای رضا حمید فر (یکی از افراد فعال دربخش گردشگری کانون ) که ازفرهیختگان موفق دوران خدمت و ازفعالان اثرگذار دوران بازنشستگی است ، گفت وگو داشتیم که ازنظرتان می گذرد.
اینجانب رضا حمیدفر درتیرماه 1315 ش. درشهر زیبا وتاریخی اصفهان دریک خانواده ای که اکثرا تحصیل کرده بودند متولد شدم . پدربزرگم که معمَّم بودند تا اواخرعمرپربرکت خود درحجره ای که درمسجد سید اصفهان داشتند به تعلیم علوم دینی طلاب این مدرسه مشغول بودند . ازطرف خانواده مادری اکثرا قاضی دادگستری یا وکیل و کارمند بودند و هنوزهم هستند .درضمن قران خطی زیبایی با خط پدربزرگم درخانواده موجوداست – که باارزش ترین میراثی است که یک نفر می تواند ازخودبه یادگاربگذارد – تحصیلات ابتدایی را دردبستانهای فردوسی و حکمت اصفهان به پایان رساندم ودر دبیرستانهای سعدی وادب و هاتف ودانشسرای مقدماتی تحصیل کردم وچون علاقمند به ورزش بودم ودرتیم های مختلف شرکت داشتم لذا با پیشنهاد دبیران ورزش دبیرستانها فوق الذکر دعوت می شدم که نشان ها و مدال های اخذشده را فعلا دراختیار دارم . بالاخره پس ازطی دوره یک ساله تربیت معلم درسال 33-34 دردانشسرای مقدماتی به علت شاگرد ممتاز بودن نزدیکترین محل کاریعنی درچه دردبستان مشغول به تدریش شدم و تا سال 1340 پس ازاخذ دیپلم ادبی و قبولی درکنکورشبانه دانشکده ادبیات اصفهان و فارغ التحصیلی درتیرماه 1343 رتبه 5 اموزگاری خودرابه رتبه 3 دبیری تبدیل وبه دبیرستان منتقل شدم . درسال 1350 بنا به پیشنهاد و انتخاب اموزش وپرورش لنجان به کلاسهای دوره یک ساله مدیریت مدارس راهنمایی تحصیلی معرفی شدم و ازشروع دوره راهنمایی تحصیلی تا سال 1358 مدیریت دونوبته مدرسه راهنمایی مرکز فلاورجان را عهده داربودم . ولی چون مدیریت دونوبته لغوشد مجددا به تدریس پرداختم . حاصل خدمت اموزشی خودرابا یک تقدیروزارتی ، هفت تقدیر ازمدیران کل ، و سیزده تقدیر ازروسای نواحی ومناطق مختلف و روستاهای فلاورجان و اظهار قدردانی همراه با پاداش نقدی ازطرف سازما ن بررسی کتا بهای درسی درسال 1373 خاتمه دادم .دراین تاریخ فقط 58 سال سن داشتم .بنا براین درمدارس غیرانتفاعی راهنمایی امیرکبیر و هفتم تیر به تدریس پرداختم . چون سرگروه و رابط وطراح سوالات امتحانی بودم و علاقمند ، کارتدریس رابا رضایت و اسودگی خاطر انجام می دادم .
اخیرا فعالیت های مختلف ومتفاوتی که توسط کانون به صورت کمیته های متنوع انجام می شود بسیارسودمنداست . پیشنهاد من این است که درصورت امکان درضمن درج مقالات و مطالب فعلی قوانین موضوعه و مصوبه درمورد بیمه و سایرمواردی که جزء حقوق و خواسته های هم کاران می باشد جهت اطلاع و پیگیری انها به صورت تدریجی چاپ و ارائه شود .
جلساتی درکانون ها و سالن های دبیرستا نها و غیره برگزارشود و ازبازنشستگان دعوت به عمل اید تا تجربیات سودمند خودرا که درسالهای اشتغال کسب کرده اند بتوانند به رایگان دراختیار سایرین که واقعا نیازمند انها می باشند قراردهند .
چون درروستاها وشهرهای شهرستان فلاورجان که اکثرا کشاورریا کارگربودند مانند حسن اباد وغیره چهل سال خدمت رسمی خودرا انجام دادم ، که احتیاج به نامبردن نیست ، وبا مراجعه به ثروت مندان خیر ویا مالکین ده سعی می کردم لباس و کفش و درطول سال تحصیلی لوازم التحریر و سایر ملزوما ت را برای دانش اموزان همان روستا تهیه نمایم . به مرحوم همدانیان که کارخانه سیمان راتاسیس کرده بود وانصافا ادم خیری بود . روزی به کارخانه ان مرحوم مراجعه کردم واظهارداشتم که جنابعالی لباس متحدالشکل به دانش اموزان می دهید و پس ازتعطیلات نوروز که مدارس باز می شود تمام افرادی که لباس یک شکل دارند را دیگران می شناسند ، اگرممکن است اجازه دهید ازجاهای مختلف وسایل مورد احتیاج خود را تهیه کنندو با ارائه صورت حساب به دفترکارخانه وجه انرا دریافت دارند که ایشان ازاین پیشنهاد استقبال کرد و بدین وسیله حفظ حیثیت وابروی خانواده ها ی نیازمند انجام شد.
احساس کردم که نباید کارمعلمی را کناربگذارم و به علت این که هنوز پیرنشده ام می توانم به خوبی به فعالیت خودادامه دهم .
زمانی است که هرفرد موظف است تجارب واموخته های سالیان اشتغال خودرا به رایگان دراختیار سایرین قراردهد .
چون اخلاقا شوخ وبذله گوهستم و باسایرین با رویی باز وخندان و بشاش روبرو می شوم ازرضایت کامل برخوردارم
ازاغازبازنشستگی درکانون واقع درخیابان بزرگمهر عضوشدم ولی اززمان افتتاح کانون بازنشستگان و موظفین اموزش وپرورش فعلی به این کانون منتقل شدم ویک دوره پانزده ماهه باسمت بازرس و فعلا نیز درکمیته گردشگری کانون به اتفاق و هم یاری دیگر همکاران مسولیت دارم .
ازعزلت وگوشه گیری به پرهیزند باشرکت درکارهای دسته جمعی وعام المنفعه اطلاعات ذی قیمت خودرا دراختیار دیگران بگذارند و افراد میان سال را با زمان سال هایی که خودتان گذرانیده اید مقایسه کنید و توقع زیاد ازانان نداشته باشید.
من اکثرسالهای خدمت خودرا دربین کسانی که زحمت کش و ازطبقات پایین یا متوسط جامعه بودند سپری کرده ام واکنون که با انها روبرومی شوم ، با اظهار قدردانی و سپاسگزاری سعی می کنند رضایت خویش را اعلام دارند . حس می کنم که بحمدالله درزمان اشتغال هم توانسته ام به وظیفه وجدانی واخلاقی وشرعی خود به بهترین وجه ممکن به پردازم .
درپایان ازفعالیت ها یی که چه قبلا وچه فعلا به وسیله انتشارنشریه جهت بالا بردن سطح اطلاعا ت اعضای کانون انجام می شود تشکر می نمایم .
رضا حمیدفر 30/5/94