احمد زجاجی فرزند علی متولد 1321 اصفهان تعلیم وتربیت را ازمکتب آمیرزا محمود واقع درنزدیکی حمام شیخ اصفهان شروع کردم ، ازهفت سالکی مدت 6 سال دوران دبستان را در دبستان فردوسی واقع درکوچه ابوالسحاقیه پشت مقبره مرحوم مجلسی طی نمودم .
دوران سیکل اول را دردبیرستان نشاط که ضمیمه دانشسرای مقدماتی بود گذراندم ، دوسال دردانشسرای مقدماتی به تحصیل مشغول بودم ودرخرداد 1339 با جواز قبولی خود را برای خدمت معلمی آماده نمودم با مدرک پنجم علمی سه سال دردبستان حسن آباد که درحوزه فرهنگی مبارکه بود به مدیریت وآموزگاری آن دبستان مشغول بودم . خرداد سال 1340 موفق به گذراندن امتحانات ششم ادبی شدم . درخرداد سال 1342 با شرکت درکنکور دانشکده ادبیات وعلوم انسانی اصفهان وارد دانشکده ادبیات اصفهان شدم ودرسال 1345 آنرا به پایان رساندم .
سال تحصیلی 46 ـ 45 به اصفهان منتقل شدم وبا سمت دبیری به دبیرستان هاتف اعزام شدم .درترم بهمن ماه 1345 با شرکت درامتحانات ورودی فوق لیسانس علوم تربیتی تهران و بشرط گذراندن 4 ترم دانشگاهی ویک ترم 6 واحدی زبان موفق وثبت نام شدم درشهریورسال 1347 موفق به دریافت فوق لیسانس دررشته علوم تربیتی شدم ، سالهای تحصیلی 48 و 49 و 50 را با سمت دبیری دردبیرستان کازرونی ودررشته های ادبیات فارسی وعلوم اجتماعی انجام وظیفه نمودم .ازاول سال 1351 به مدیریت مدرسه راهنمایی صغیراصفهانی منصوب شدم تا سال 1360 درهمین سمت مشغول به انجام وظیفه بودم . ازابتدای سال 1361 تا ابتدای سال 1364 به سمت دبیری دبیرستانهای ناحیه 4 به انجام وظایف آموزشی پرداختم .
دراول سال 1364 بخشنامه ای به تمام آموزشگاههای تابعه وزارت آموزش وپرورش اعلام شد مبنی براینکه کسانی که 25 سال خدمت آموزشی دارند می توانند تقاضای بازنشستگی کنند بشرط دریافت 30 روز حقوق ، تقاضا نمودم وبه افتخار بازنشستگی نائل شدم ، هدف جایگزین کردن نیروهای جوان بودبه جای نیروهای کارکرده « خیانتی درلباس خدمت » باچه استدلایی پرسنل جوان بی تجربه ای را جایگزین پرسنل با تجربه کارآزموده می توان کرد . درمورد کلمه بازنشستگی آنهم درسن 43سالگی که بهترین دوران باروری هرکسی است با کوله باری ازتجربه درتدریس ومدیریت وداشتن مدرک تخصص فوق لیسانس علوم تربیتی ، ظلمـی بـودکه به دانش آموزان کشور می شد « الخیرفی ما وقع » هنوز هم بزرگترین افتخارزندگی خود را بیست وپنج سال دوران آموزشی ام می دانم ، کلمه بازنشستگی را هرگز درزندگی قبول نکرده ام .
ازسن 25 سالگی با یکی ازدوستان همکلاسی برادر کوچکم آشنا شدم ، پدرش ازقالیبافان معروف زمان خود بود . به واقع هنرمند بود به نام استاد عباس شورشی ، دربین هنرمندان ما کمتر کسی وجوددارد که دریاد دادن رموز وفنون هنری خود به دیگری ابا نداشته باشد ایشان دریاددادن هنرخود به دیگران بخشنده بود . یکدستگاه قالی برپانمود هنرهای این رشته را به من یاد داد . بزودی چند دستگاه قالی دیگر به آن دستگاه اول اضافه شد . این خواست دل من بود . بهمین دلیل هرگز افسرده وناامید نشدم . اکنون بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر وجذبه این هنرهستم . درتولیدات خود علاقه وافری به پاسداری ازاصالت فرش دارم . دربافت قالیهای تولیدی ام ازطراحی طراحان بزرگی چون حاج میرزا آقا امامی استاد احمد ازجیک ، استاد حاج عباس کرباسیون بهره برده ام به گیاهی بودن زنگ وثبات آن اعتقاد دارم ، مواداولیه فرش را از مرغوب ترین اجناس تهیه می کنم ازنظر فنی معتقدم بافت قالی باید یک خفتی باشد دفتین زنی درست داشته باشد درچندین نمایشگاه داخلی وخارجی شرکت نموده ام درسال 1388 به عنوان تولید کننده برتر استان اصفهان لوح تقدیر دریافت نموده ام .
همواره درجذب هنرمندان بافنده فرش کوشا بوده ام . تعداد بافندگان فرش بنا برفصل سال وشرایط خاص آب وهوایی متفاوت است ، ازطرفی بافندگان ازگروه خانم ها هستند ، باتوجه به آنکه ازنظر سنتی زنها مدیرداخلی خانواده هستند وتهیه غذا ونگاهداری فرزندان وآماده نمودن وسایل آسایشی داخل خانواده اغلب با آنهاست . کاربه کندی پیشرفت می کند ولی بهرجهت درآمد آن کمکی به بهبود زندگی درخانواده می کند . ضمناً فرش ازنظر میزان ارز بری به ارزکمتری نیاز دارد چون بسیاری ازمواد اولیه آن ازداخل تامین می شود . این عوامل سبب می شود توجیه اقتصادی فرش را تا حد بالا میسرمی کند.
علاوه برآن فرش شناسنامه ملی ایران است . بسیاری ازملل دنیا ایران را به فرش ایرانی می شناسند . فرش یکی ازعمده ترین اقلام صادراتی کشوراست وهنوز فرش ایران بهترین فرش دنیاست .
فرش نیاز شدید به تبلیغات وتسهیلات دولتی دارد. درحال حاضر حدود 100 کارگر را پشتیبانی می کنم . کارگران عمدتاً درمنزل خودشان کار می کنند.
احمد زجاجی
1400/05/10